سنگ یا قلب؟
امیدوارم سر قبرم حداقل یک نفر گریه کنه!!!!

 

چایت را بنوش
نگران فردا نباش
از گندمزار من و تو
مشتی کاه می‌ماند
برای بادها…

.

.

.

.

.

آن گاه که در آغوش تـــــو بود . . . فرشتـــه اش میخواندے
حــــــــــالا که در آغوش دیگریست . . . فـــــــــاحشہِ ؟

.

.

.

.

.

وقتى با یک دست
 نقاب هایشان را نگه داشته اند
و با دست دیگر
کلاه بر سرم مى گذارند
انتظار زیادیست
که بخواهم نوازشم کنند…!

 

+ چهار شنبه 30 مرداد 1392 ساعت 11:54 توسط ❤❤Aloneeeee❤❤

این روزها در خودم به دنبال یک کلیک راست میگردم
تا از خودم یک copy بگیرم و کنار خودم paste کنم…
شاید از این تنهایی خلاص شدم…
.

.

.

.

.

نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
با هم قدم میزنیم
با هم میخوابیـم
دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد
و بر گونه هایم بوسه میزند
اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!
” تنهاییـــــم را ” . . .

+ چهار شنبه 9 مرداد 1392 ساعت 16:53 توسط ❤❤Aloneeeee❤❤